خان زند
 
بشنو از نی چون حکایت می کند. . . !
دلنوشته
شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 12:36 ::  نويسنده : Professor       

 


مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا كریمخان را ملاقات كند...

سربازان مانع ورودش می شوند!

 

خان زند در حال كشیدن قلیان ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟

 

پس از گزارش سربازان به خان ؛ وی دستور می دهد كه مرد را به حضورش ببرند...

مرد به حضور خان زند می رسد و کریم خان از وی می پرسد:

چه شده است چنین ناله و فریاد می كنی؟

 

مرد با درشتی می گوید:

دزد ، همه اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم !

 

خان می پرسد:

وقتی اموالت به سرقت میرفت تو كجا بودی؟!

 

مرد می گوید:

من خوابیده بودم!!!

 

خان می گوید:

خب چرا خوابیدی كه مالت را ببرند؟

 

مرد در این لحظه آن چنان پاسخی می دهد كه استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادی خواهان می شود ...

 

مرد می گوید:

 

من خوابیده بودم ، چون فكر می كردم تو بیداری...!

 

خان بزرگ زند لحظه ای سكوت می كند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران كنند و در آخر می گوید : این مرد راست می گوید ما باید بیدار باشیم...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بشنو از نی چون حکایت می کند. . . ! و آدرس neyname.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 29891
تعداد مطالب : 45
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1